میگی عاشق بارونی، ولی وقتی بارون میاد چتر میگیری بالای سرت... میگی عاشق برفی ولی طاقت یه گوله برف رو نداری... میگی پرنده ها رو دوست داری ولی میندازیشون تو قفس... میگی عاشق گلهایی ولی خیلی راحت از شاخه جداشون میکنی... انتظار داری نترسم وقتی میگی عاشقی؟
*
اگه کسی رو دوست داری،نه براش ستاره باش،نه آفتاب،چون هر دو شون مهمون زود گذرند،پس براش آسمون باش که همیشه بالای سرش باشی
hic kas
*
ترجیح می دهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مردم بفهمم که نیست، تا این که طوری زندگی کنم که انگار خدا نیست و وقتی مردم بفهمم که هست.
***
به همه عشق بورز،
به تعداد کمی اعتماد کن،
و به هیچکس بدی نکن.
hic kas
به همه عشق بورز،
به تعداد کمی اعتماد کن،
و به هیچکس بدی نکن.
***
آنکسی که از رنج زندگی بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود
***+++***
+
من بین دیوانگی و مست فرقی نمی بینم جزاینکه دیوانگی مدت طولانیتری دارد
*
*
گاه لازم است که انسان دیدگان خود راببندد ، زیرا اغلب خود را به نابینایی زدن نیز نوعی خوشبختی است
*
!
حیات درختان در بخشش میوه است . آنها می بخشند تا زنده بمانند ، زیرا اگر باری ندهند خود را به تباهی و نابودی کشانده اند
!!!
!*!
اگر قرار است برای چیزی زندگی خود را خرج کنیم ، بهتر آن است که آنرا خرج لطافت یک لبخند و یا نوازشی عاشقانه کنیم
*!*
گل گندم خوب است
گل خوبی زیباست
ای دریغا که همه مزرعه دلها را
علف کین پوشانده ست
هیچکس فکر نکرد
که در آبادی ویران شده دیگر نان نیست
و همه مردم شهر
بانگ برداشته اند
که چرا سیمان نیست
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست
و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست .
اونی که اسمش توی قلب من نوشته
واسه هر کی خاطره است ، مثله فرشته
اونی که بهار عشق و با خودش داشت
مثله پاییز اومده با برگا رفته
دیگه رفته دیگه رفته دیگه رفته
دیگه رفته که رفته اصلا رفته که رفته که رفته
بیاییم زنده ها رو دریابیم
واسه رفته هام فاتحه
تو ، هستی
اگر هیچ چیز مهم نیست، پس چرا تو مهمی؟
اگر دیگر هیچکس نیست، پس چرا تو هستی؟
اگر همه چیز تمام شده چرا تو هر لحظه آغاز می شوی؟
اگر رنگها رفته اند پس چرا تو رنگین کمان شده ای؟
اگر من نباشم چی؟
تو هستی؟ هستی...
وقتی احساس نا توانی در دوست داشتن می کنی
وقتی احساس بی لیاقتی می کنی
وقتی احساس نا پاکی می کنی
وقتی احساس می کنی کسی نمی تونه درد ها تو لیتیام ببخشه
به یاد داشته باش دوست من
خدا می تونه
When you think that you are unforgivable
for your guilt and your shame
Remember, Friend,
God Can.
وقتی احساس می کنی قابل بخشش نیستی
برای شرم و گناه هات
به یاد داشته باش دوست من
خدا می تونه
When you think that all is hidden
and no one can see within
Remember, Friend,
God Can.
وقتی فکر می کنی همه چیز پنهانه
و هیچکس نمی تونه درون رو ببینه
به یاد داشته باش دوست من
خدا می تونه
And when you have reached the bottom
And you think that no one can hear
Remember my dear Friend
God Can.
وقتی به کلید می رسی و فکر می کنی
هیچکس صدایت را نمی شنود
به یاد داشته باش دوست من
خدا می تونه
And when you think that no one can love
The real person deep inside of you
Remember my dear Friend,
God Does.
وقتی فکر می کنی کسی نمی تونه
به شخص حقیقیی که درون است
عشق بورزه
به یاد داشته باش دوست من
خدا می تونه
چقدر وحشتناکه که هیچکس دلش برای من تنگ نشد هیچکس نپرسید کجایی؟
حتی اونایی که خیلی دم از معرفت می زدند!!!!
یاد حرف هیچکسی افتادم که یک بار بهم گفته بود ... به سایه ها دل نبند....؟؟؟
راست گفت.
راست گفت
راست گفت
هر کسی می پرسد ازمن
در چه حالی در چه کاری
تو که اهل روزگاری
خبر تازه چه داری
می بینن اما می پرسن
چه سوال خنده داری
وقتی گوش شنوا نیست
حرف تازه ای ندارم
سر عاشقی نمونده
که به صحرا بگذارم
که به صحرا بگذارم
چی بگم وقتی که هیچکس
منو از من نمی فهمه
حرفای نگفتنی رو
جز به گفتن نمی فهمه
غم آدم دیدنی نیست
قصه ی شنیدنی نیست
بعضی حرفا رو باید دید
بعضی حرفا گفتنی نیست
وقتی گوش شنوا نیست
شوق گفتن نمی مونه
وقتی جاده رو به هیچه
پای رفتن نمی مونه
خبر تازه چه دارم
خبر تازه چه داری
تو چرا باید بپرسی
تو که اهل روزگاری
می بینی اما می پرسی
چه سوال خنده داری
وقتی گوش شنوا نیست
حرف تازه ای ندارم
سر عاشقی نمونده
که به صحرا بگذرم...
بفرست برای ایرانیان تا بدانند که ما چه بودیم...
در تصاویر حکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید
هیچکس عصبانی نیست.
هیچکس سوار بر اسب نیست.
هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید.
هیچکس سر افکنده و شکست خورده نیست .
هیچ قومی بر قوم دیگر برتر نیست و هیچ تصویر خشنی در آن وجود ندارد . از افتخارهای ایرانیان این است که هیچگاه برده داری در ایران مرسوم نبوده است در بین صدها پیکره تراشیده شده بر سنگهای تخت جمشید حتی یک تصویر برهنه و عریان وجود ندارد ،
بفرست برای ایرانیان تا یادمون بمونه چی بودیم...
برای دسترسی به سرویسهای مختلف کامپیوتر و شبکه معمولآ برای شما رمزهای عبور مختلفی در نظر گرفته می شود و شما باید همانند کلید دربهای منزل از آنها محافظت کنید. برای یک لحظه به کلید وردی منزل دقت کنید، بدون شک از بقیه کلید ها پیچیده تر و گرانتر است، بنابراین باید هنگام انتخاب رمز ورودی کامپیوتر خود موارد ایمنی را بیشتر رعایت کنید.
معمولآ شما می توانید password ورودی کامپیوتر خود را به هر اندازه که می خواهید پیچیده انتخاب کنید، اما دقت داشته باشید که باید بتوانید همواره به روشی آنرا بخاطر بیاورید. این روش نباید همانند گذاشتن کلید درب وردی منزل زیر فرش جلوی درب یا کنار باغچه به گونه ای باشد که سارق به سادگی بتواند آنرا پیدا کند.
سارقان اینترنتی همانند سارقان منزل حرفه ای هستند بخصوص اگر با شما آشنایی داشته باشند. آنها با استفاده از تجاربی که دارند بسادگی گزینه هایی که می تواند ورود آنها به کامپیوتر شما را ممکن سازد حدس می زنند، بخصوص اگر با خصوصیات اخلاقی و زندگی شما آشنا باشند. حتی امروزه روشهایی مانند جابجایی حرف O با عدد صفر یا حرف S یا $ و ... برای همه سارقان شناخته شده و جزء اولین انتخابهای آنها است.
فرض کنید یک رمز عبور انتخاب می کنید و آن شامل 6 حرف، 4 عدد و 4 علامت است که همگی بصورت اتفاقی (random) انتخاب شده اند. آیا بنظر شما این رمز می تواند برای شما مفید باشد؟ به احتمال زیاد نه چرا که در اینصورت خود شما مجبور خواهید بود برای به خاطر آوردن، آنرا جایی یادداشت کنید و این خطرناک ترین کارها است.
اگر مواردی که در زیر به آنها اشاره می شود را رعایت کنید می توانید تقریبآ مطمئن باشید که password کامپیوتر شما به این راحتی ها توسط یک سارق قابل حدث زدن نخواهد بود :
1- رمز باید به اندازه کافی قوی باشد. در اینجا قوی بودن به معنای طولانی بودن رمز می باشد. هیچ اشکالی ندارد که حتی بیش از 14 حرف هم باشد. انتخاب یک جمله نه بصورتی که معمولآ آنرا می نویسیم می تواند گزینه مناسبی باشد.
2- رمز باید یگانه باشد. گزینه هایی مانند 123 یا test یا letmein یا mydog و .. گزینه هایی آشنا برای همگان است، هرگز از آنها استفاده نکنید. برای گرفتن ایده به سراغ مواردی بروید که به فکر هیچ کس نمی رسد، مثلآ نوع خاصی از یک مارماهی که در دریاهای سرد زندگی می کند. راجع به این مارماهی مطالعه کنید و پس از شناخت آن در ارتباط با آن یک رمز انتخاب کنید و راجع به آن با هیچکس صحبت نکنید.
3- رمز باید کاربردی باشد. کاربردی به این معنای که بخاطر سپردن آن ممکن و ساده باشد. این اتفاق بارها رخ داده که کاربر رمز را به گونه ای انتخاب می کند که بعدها توانایی به یاد آوردن آنرا ندارد لذا مجبور می شود آنرا جایی یادداشت کند.
4- رمز باید طول عمر کوتاه داشته باشد. بازه زمانی تعویض رمز کاملآ به نوع کاربری کامپیوتر و موقعیت شغلی شما دارد. اگر مسئولیت مهمی دارید و اطلاعات قیمتی در کامپیوتر خود نگه داری میکنید ترجیح بر آن است که در فاصله های کوتاه - مثلآ یک هفته - رمز خود را عوض کنید اگر نه حداقل هر یکی دو ماه رمز عبور خود را باید تغییر دهید.
هیچکس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه ولی من حداقل می تونم بهش یاد بدم که وقتی شکست با لبه های تیزش دست اونی که شکسته رو نبره
دوست همه کس،
دوست هیچکس نیست
می دونی قشنگیه راه رفتن زیر بارون چیه؟؟؟؟؟
اینه که هیچکس نمی تونه اشکاتو ببینه
من هیچ کس ام
و فراموش نمی کنم.
هیچ هیچکس رو .
یاد گرفتم که...
یاد گرفتم که عشق با تمام عظمتش 3-2 ماه بیشتر زنده نیست
یاد گرفتم که عشق یعنی فاصله و فاصله یعنی 2 خط موازی که هیچگاه به هم نمی رسند
یاد گرفتم در عشق هیچکس به اندازه خودت وفادار نیست
و
یاد گرفتم هر چه عاشق تری ، تنهاتری
این یعنی
hic kasi
یک نفر می پرسد...چرا شیشه شکست؟
مادر می گوید...شاید این رفع بلاست.
یک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد.
شیشه ی پنجره را زود شکست.
کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرور شکست، عابری خنده کنان می آمد...
تکه ای از آن را برمی داشت مرهمی بر دل تنگم می شد...
اما امشب دیدم...
هیچکس هیچ نگفت غصه ام را نشنید...
از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم کمتر است؟
دل من سخت شکست اما، هیچ کس هیچ نگفت و نپرسید چرا ؟
وقتی با تو آشنا شدم؛درخت مهربانیت آنقدر بلند بود که هرچه بالا رفتم آخرش را
ندیدم
معجون زیبایت آنقدر شیرین بود که هر چه نوشیدم نتوانستم تمامش کنم.
و دریای عشقت آنقدر وسیع بود که هرچه شنا کردم نتوانستم آخرش را ببینم
و سرانجام در آن غرق شدم. ای کاش می تونستی نجاتم دهی
بس که دیوار دلم کوتاهست هرکه ازکوچه تنهایی من می گذرد به هوای هوسی هم که
شده سرکی می کشدومی گذرد
نابینا به ماه گفت : دوستت دارم . ماه گفت :چه طوری؟ تو که نمی بینی !
نابینا گفت : چون نمی بینمت دوستت دارم . ماه گفت:چرا؟
نابینا گفت: اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق
خودت هستم
خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره ... به کسی توجه نمی
کنه ... از کسی خجالت نمی کشه ... می باره و می باره و ... اینقدر می باره تا
آبی شه ... آفتابی شه ...!!! کاش ... کاش می شد مثل آسمون بود ... کاش می شد
وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تا بالاخره آفتابی شی ... بعدش هم انگار نه انگار
که بارشی بوده ... انگار نه انگار که غمی بوده ... همه چیز فراموشت بشه!
کاش..!!
خداوندا تو میدانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سر شار است
فقط کسی معنی دل تنگی را درک می کند که طعم وابستگی را چشیده باشد
دوری،عشق های کوچک را از بین می بره.ولی به عشق های بزرگ عظمت می ده،
مثل باد که یه کبریت و خاموش می کنه ولی شعله های آتش را بزرگ تر می کنه
وقتی دهکده ای می سوزد همه دودش را میبینند اما وقتی قلبی می سوزد کسی حتی
شعله اش را نمی بیند
یادمون باشه که هیچکس رو امیدوار نکنیم بعد یکدفعه رهاش کنیم چون خرد میشه
میشکنه و آهسته میمیره .
یادمون باشه که قلبمون رو همیشه لطیف نگه داریم تا کسی که به ما تکیه کرده
سرش درد نگیره
یادمون باشه قولی رو که به کسی میدیم عمل کنیم .
یادمون باشه هیچوقت کسی رو بیشتر از چند روز چشم به راه نذاریم چون امکان
داره زیاد نتونه طاقت بیاره .
یادمون باشه اگه کسی دوستمون داشت بهش نگیم برو نمیخوام ببینمت چون زندگیش رو
ازش میگیریم
ای کاش کودک بودم ، تا هر وقت دلم می گرفت با صدای بلند گریه می کردم و داد
می زدم تا همه درد مرا بفهمند
دلم گرفته ... کاش مرحمی بودی برای دل خستم... اما افسوس .... که دردم بی
درمان است ...
کاش بودی تا دلم تنها نبود، تا اسیر غصه ی فردا نبود
آنقدر ارزوهایم را به گور بردم که دیگه جایی برای جسدم نیست
آخرین بار که اورا دیدم گردنبند صلیبی به او هدیه کردم
گفت:من که دوستت ندارم پس چرا به من هدیه می دهی!؟
گفتم: بر سر هر گوری صلیبی می نهند
این صلیب را بر گردنت بالای قلبت بیاویز زیرا انجا گورستان عشق من است
تو که هم صدا نبودی چرا با بهونه موندی؟ چرا بعد آشنایی شعرعاشقونه خوندی؟
تو که همقدم نبودی به دو راهی ها رسیدی توی جاده جدایی بگو تا کجا رو دیدی؟
دوری،عشق های کوچک را از بین می بره.ولی به عشق های بزرگ عظمت می ده،
مثل باد که یه کبریت و خاموش می کنه ولی شعله های آتش را بزرگ تر می کنه
پیش خودم دل بستم و بهش نگفتم حرفمو.....شاید یه لحظه دیگه فرصته عاشقی
بشی...
دوباره یه شانس دیگه شانس شقایقی باشه شاید یه بار دیگه لحظه مجالمون بده
...
گفتنی رو باید بگم ... گریه اگه امون بده ...
هر وقت بعد از 120 سال رفتی اون دنیا خواستی از روی پل صراط رد شی بهت گفتن
یکی حلالت نکرده ....
بدون اون منم که می خوام به این بهونه یه بارهم که شده ببینمت
هیچکس نامی نیست برای دل خوشی تو هیچکس دنیای از حرف در دل نامی کم و یادی تاریک و تار پس هیچکس باش ولی با هیچکس نباش خودت هیچکس باش برای هیچکسی هیچکس باش هیچکس رو برای هیچکسی دوست داشته باش تا هیچکسی . هیچکس رو دوست داشته باشه
ترسم این که دیر برسم
یکی دیگه فدات بشه
به جای من رغیب من
قربونی نگاهت بشه
من تو رو دوست دارم
تو هم رغیب و دشمن من رو دوست داری
رغیبم و دشمن نیز تو رو دوست داره
پس من چون تو رو دوست دارم
رغیبب هم دوست دارم
و در این سادگی باید همه همه رو دوست داشته باشند
چه اسان به حرف ولی در عمل
وای که .......؟؟؟
عجیب است .
وقتی تو نیستی
بن بست است
راه هیچکس
سیاه است
دل هیچکس
شور زارست
کویر است
حرف هیچکس
پس زندگی برای هیچکس
بن بست است
وقتی که نیستی .؟